معنی (م.م.) بچه خوک، زایمان بچه خوک، زایمان خوک، (در , مورد گاو) بی گوساله، بی بچه، زاییدن (خوک) همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده میشوند, معنی (مپمپ) بچه خوک، زایمان بچه خوک، زایمان خوک، (در پ مورد گاو) بی گوساله، بی بچه، زاییدن (خوک) همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده میشوند, معنی (k,k,) f]i oml، xاdkاj f]i oml، xاdkاj oml، (bc , kmcb ;اm) fd ;msاgi، fd f]i، xاddbj (oml) iki f]i oml iاdd li bcdl migi xاddbi kdamjb, معنی اصطلاح (م.م.) بچه خوک، زایمان بچه خوک، زایمان خوک، (در , مورد گاو) بی گوساله، بی بچه، زاییدن (خوک) همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده میشوند, معادل (م.م.) بچه خوک، زایمان بچه خوک، زایمان خوک، (در , مورد گاو) بی گوساله، بی بچه، زاییدن (خوک) همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده میشوند, (م.م.) بچه خوک، زایمان بچه خوک، زایمان خوک، (در , مورد گاو) بی گوساله، بی بچه، زاییدن (خوک) همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده میشوند چی میشه؟, (م.م.) بچه خوک، زایمان بچه خوک، زایمان خوک، (در , مورد گاو) بی گوساله، بی بچه، زاییدن (خوک) همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده میشوند یعنی چی؟, (م.م.) بچه خوک، زایمان بچه خوک، زایمان خوک، (در , مورد گاو) بی گوساله، بی بچه، زاییدن (خوک) همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده میشوند synonym, (م.م.) بچه خوک، زایمان بچه خوک، زایمان خوک، (در , مورد گاو) بی گوساله، بی بچه، زاییدن (خوک) همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده میشوند definition,